نویسنده: آدام گرانت
ترجمه: بهمن خداپناه، علیرضا خاکساران
تعداد صفحات: ۳۰۰
عنوان انگلیسی: Originals how non-conformists change the world
کتاب آفرینشگران نوشتهی آدام گرانت با ترجمهی بهمن خدا پناه و علیرضا خاکساران توسط نشر آموخته منتشر شده است. باور رایج این است که برخی افراد خلاق زاده میشوند و بیشتر افراد افکار بدیع اندکی دارند. برخی رهبر به دنیا میآیند و بقیه دنبالهرو هستند. برخی میتوانند تاثیر واقعی داشته باشند، ولی خیلیها نمیتوانند. آدام در این کتاب، بر تمام این پیشفرضها خط بطلان میکشد.
آدام ثابت میکند که تک تک ما میتوانیم خلاقیتمان را بالا ببریم و به ما نشان میدهد چگونه میتوانیم ایدههای واقعا بدیع را شناسایی کرده و پیشبینی کنیم کدام یک از آنها عملیتر میشوند. آدام به ما میگوید چه زمانی به ندای درونی خودمان و چه زمانی به دیگران اعتماد کنیم. نشان میدهد چگونه میتوانیم با پرورش قدرت آفرینشگری در فرزندانمان، به والدینی بهتر و با بها دادن به تنوع فکری به جای دنبالهروی، به مدیرانی بهتر تبدیل شویم.
با مطالعهی کتاب آفرینشگران پی خواهید برد که خالقان بزرگ آثار و ایدهها لزوما تخصص بسیار ژرفی ندارند، بلکه به دنبال گستردهترین چشماندازها میگردند. متوجه میشوید که موفقیت معمولا با جلوتر بودن از بقیه به دست نمیآید، بلکه با انتظار صبورانه برای اقدام در زمان مناسب به دست میآید. و درک خواهید کرد که اهمالکاری میتواند خوب باشد.
مخاطبان کتاب آفرینشگران طیف گستردهای را شامل میشود. اگر در سنین نوجوانی و جوانی و در ابتدای انتخاب مسیر حرفهایتان هستید، کتاب آفرینشگران به شما کمک میکند یاد بگیرید چگونه میتوانید با به چالش کشیدن وضعیت موجود و اجرای ایدههای خلاف عرفتان، تغییری در دنیا ایجاد کنید. اگر فرزند یا فرزندانی دارید و دوست دارید آیندهای درخشان داشته باشند، به شما رهیافتهایی میدهد تا چگونه فرزند یا فرزندانتان را خلاق و نوآور بار آورید.
اگر صاحب کسب و کاری هستید و بهبود فضای کار و افزایش بهرهوری خود، کارکنان و سازمانتان برایتان حائز اهمیت است، نکات مهمی در کتاب آفرینشگران خواهید یافت. همچنین اگر کارمندی هستید که احساس میکنید باید سازمانتان تغییری کند، اما از اخراج شدن به دلیل اظهارنظر میترسید، راههایی را میآموزید که میتوانید در عین حفظ شغلتان، سازمانتان را ارتقا دهید. اما اگر فکر میکنید آفرینشگر نیستید و معتقدید که چنین افرادی بهصورت خدادادی اینطور هستند و فقط با داشتن ژن خوب میتوان تغییری ایجاد کرد و برای این کار، به امکانات و استعداد فراوانی نیاز است، بهتر است این کتاب را به جای یک بار، چند بار بخوانید.
[ اگر به سبک نوشتاری آدام گرانت علاقهمندید، پیشنهاد میکنیم به مرور کتاب ببخش و بگیر هم سری بزنید. ]
بیوگرافی آدام گرنتآدام گرنت مناسبترین شخص برای نگارش کتاب آفرینشگران است، چون خودش فردی آفرینشگر است. آدام پژوهشگر ماهری است که مشتاقانه به دنبال علم عوامل انگیزهبخش به افراد است و در این مسیر، بر افسانهها خط بطلان میکشد و پرده از حقایق برمیدارد. انسان خوشبین آگاهی است که به ما نشان میدهد چگونه هر انسانی میتواند در خانه، محل کار و اجتماع، دنیا را به مکان بهتری تبدیل کند. |
در آغاز قرن جدید، یک اختراع درهی سیلیکون را همچون طوفان درنوردید. استیو جابز آن را شگفتانگیزترین محصول فناوری از زمان کامپیوتر شخصی نامید. جابز که شیفتهی نمونهی اولیهی این فناوری شده بود، 63 میلیون دلار در ازای 10 درصد شرکت به فرد مخترع پیشنهاد داد. زمانی که مخترع پیشنهاد را رد کرد، جابز کاری بر خلاف اخلاق همیشگیاش انجام داد: پیشنهاد کرد طی شش ماه آتی بهصورت رایگان به مخترع مشاوره بدهد. جف بزوس، بنیانگذار آمازون، نگاهی به محصول انداخت، بیدرنگ در کار سهیم شد و به مخترع گفت: «محصولت به حدی انقلابیه که مشکلی برای فروشش پیش نمیآید.» جان دوئر، سرمایهگذار افسانهای که روی گوگل و بسیاری از شرکتهای نوپای دیگر با سهام پربازده سرمایهگذاری موفقیتآمیزی کرده بود، 80 میلیون دلار به این کسب و کار پول تزریق کرد و پیشبینیاش این بود که سریعترین شرکت تاریخ در رسیدن به ارزش یک میلیارد دلاری و «از اینترنت مهمتر میشود».
آفرینشگران آثار و کارهای بیشتری تولید میکنند که تنوع بیشتر و احتمال آفرینشگری بالاتری را برایشان به ارمغان میآورد. |
خود مخترع را توماس ادیسون مدرن توصیف کردند (او سابقهی دستیابی به موفقیتهای قابلتوجهی را داشت). دستگاه دیالیز قابل حمل او پیشتر محصول پزشکی سال لقب گرفته بود، پمپ قابل تحملش برای تزریق دارو زمان گرفتاری بیماران در بیمارستان را کاهش داد و استنت عروقی او در قلب دیک چنی، معاون رئیسجمهور در زمان بوش، قرار گرفت. صدتا ثبت اختراع داشت و بالاترین نشان ابداع آمریکا، «مدال ملی فناوری و نوآوری» را از رئیسجمهور بیل کلینتون دریافت کرده بود.
آن مخترع پیشبینی کرده بود طی یک سال، فروش جدیدترین محصولش به 10 هزار دستگاه در هفته برسد؛ اما شش سال بعد، در مجموع حدود 30 هزار دستگاه فروخته بودند. پس از بیشتر از یک دهه، این شرکت هنوز به سودآوری نرسیده بود. قرار بود زندگی و شهرها را دگرگون کند، اما امروزه فقط در بازارهای خاص استفاده میشوند.
این محصول سگوی، نوعی وسیلهی نقلیهی شخصی دوچرخ با قابلیت حفظ حودکار تعادل، بود. مجلهی تایم این دستگاه را یکی از ده فناوری شکستخوردهی دهه نامید. دوئر در سال 2013 اذعان کرد: «شکی نیست که سرمایهگذاری در سگوی شکست خورده است. پیشبینیهای کمابیش جسورانهای دربارهی سگوی کردم که اشتباه بودند». چرا تیر این ذهنهای تجاری زیرک به سنگ خورد؟
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.