نویسنده: جمی پراید
مترجمان: امیر رودی، روحاله کهنهوشنژاد
تعداد صفحات: ۲۳۲
عنوان انگلیسی: Unicorn tears
کتاب اشک های یک میلیارد دلاری نوشتهی جیمی پراید با ترجمهی امیر رودی و روحاله کهن هوش نژاد توسط نشر هورمزد منتشر شده است. این کتاب در پی یافتن چرایی شکست استارتاپها است. تا کنون کتابهای بسیاری در حوزهی کارآفرینی و راهاندازی کسب و کار تالیف و ترجمه شده است، اما این کتاب رنکینگ یک آمازون در حوزهی کارآفرینی است و به همین دلیل میتوان اطمینان حاصل کرد که میتواند در حوزهی راهاندازی کسب و کار راهنمای خوبی برای کارآفرینان باشد.
در مورد ضرر مالی استارتاپهای شکستخورده بسیار صحبت شده است، اما آنچه تاکنون کمتر به آن پرداخته شده، اتلاف نیروی انسانی است. جیمی پراید نیمهی تاریک استارتاپها را دیده است، براساس یک پژوهش، ۴۹درصد از بنیانگذران از نوعی مشکل سلامت روان رنج میبرند. بیش از ۳۰درصد آنها گفتهاند که افسردگی را تجربه کردهاند، در حالی که ۲۷درصد نیز دچار اضطراب جدی هستند. بنیانگذاران خسته و فرسوده شدهاند! اما مگر قرار نیست بازی استارتاپ، سرگرمکننده، هیجانانگیز و جذاب باشد؟ چرا دیگر تصویر بنیانگذاران استارتاپهای موفق را روی جلد مطبوعات کسب و کار نمیبینیم که آخرین جذب سرمایه یا عرضه سهام اولیهشان را با موفقیت پشت سر گذاشته باشند؟
فرهنگ «خیلی سر حالم»، پذیرش مبارزه را برای بنیانگذاران دشوار کرده است. اما نکته اینجاست که بیشتر شکستهای استارتاپی قابل پیشگیری هستند. شکست استارتاپ در سادهترین شکل خود، اغلب پیامد «خودزنی» است؛ استارتاپها معمولا به جای اینکه در رویارویی با یک رقابت بیرونی دشوار فروبریزند، از درون منفجر میشوند. این خبر خوشی است؛ چراکه یعنی شما میتوانید فکری به حال آن بکنید!
شما در کتاب اشک های یک میلیارد دلاری این موارد را خواهید آموخت: سه عنصر DNA استارتاپ و نقش هرکدام از آنها در شکست، ده علت کلیدی شکست استارتاپها، چطور تبدیل به یک بینیانگذار موفق شوید و اینکه چرا ظرفیت مهمتر از قابلیت است، نحوه ایجاد ویژگیهای اصلی یک بنیانگذار موفق در خود، یعنی تابآوری، آگاهی و انطباقپذیری، افسانههای موجود درباره استارتاپها و نحوه به خاک نشستن آنها، چرا هالیوود این راه را درست رفت و شباهتهای میان ساخت یک فیلم و راهاندازی یک استارتاپ، روش هالیوود (Hollywood Method)، به عنوان رویکردی سازمانیافته درباره راهاندازی و تاسیس یک استارتاپ، اهمیت طراحی سرمایهگذارمحور و نحوه برنامهریزی متناسب با بودجه، پنج مدل مربوط به تناسب تامین منابع مالی و راهی مطمئن برای جذب سرمایه از سرمایهگذران مناسب برای استارتاپها با ارزشگذاری درست و در کوتاهترین زمان ممکن.
اصلا چرا باید به حرفهای جیمی پراید توجه کنید؟ مگر او دربارهی استارتاپها چه میداند؟ خلاصهاش این است که او اشتباهات بسیاری مرتکب شده است که شما نباید مرتکب شوید. او خودش درد شکست استارتاپ را کشیده است، زخم از دست دادن پول سرمایهگذاران و شرمندگی و استرس شکست در مقیاس بزرگ را حس کرده است و به همین جهت میتواند درسهای دستاولی را که یاد گرفته است و به شما میآموزد.
[ اگر از مطالعهی مرور این کتاب لذت بردید، پیشنهاد میکنیم به مرور کتاب استارت آپ ۱۰۰ دلاری هم سری بزنید. ]
بیوگرافی جیمی پراید
او در حوزهی فناوری بینالمللی و سازمانهای رسانههای دیجیتال همچون مدیریت realstste.com.au و مقام ارشد salesforce.com، Deloitte digital red hat، و Cisco systems بیش از بیست سال تجربه دارد. جیمی همچنین یک سخنران عمومی و پرطرفدار است و دائما نظریات خود در خصوص استارتاپها، کارآفرینی، سرمایهگذاری، جسورانه، نوآوری برافکن و تفکر طراحی مطرح میکند. او شریک مدیریت Phi digital ventures است، یک صندق سرمایهگذاری نوپا در حوزه اثربخشی اجتماعی که در پی سرمایهگذاری در شرکتهای استرالیایی است که خواهان تغییر دنیا هستند. همچنین بنیانگذار موسسه آموزش کارآفرینی The founder lab است که از بنیانگذاران پیشرو حمایت میکند. جیمی با فعالیتهای فراوان در کسوت کارآفرین و سرمایهگذار، به بینشی استثنایی در خصوص الزامات ایجاد یک استارتاپ موفق و جذب سرمایه دست یافته است. |
ایدهها ارزانند و همهجا هستند. داشتن ایدهای جذاب به این معنا نیست که شرکتی عالی خواهید داشت. کلید داشتن استارتاپ موفق، تبدیل ایدهای فوقالعاده، به کسب و کاری با محصولات و خدماتی است که مردم برای آن پول بدهند؛ یعنی ایجاد ارزش پیشنهادی متقاعدکننده و پیادهسازی آن ارزش پیشنهادی در یک مدل کسب و کار زیستپذیر. هرچند برای تبدیل ایده به کسب و کار، اقدامات بسیاری لازم است، اما همدلی عمیق با مشتریان بالقوه، آگاهی ارزشمندی درباره بهترین راه برای جل مشکلاتشان به شما خواهد داد.
چهار عنصر اصلی یک ایده قابل سرمایهگذاری از این قرار است: مطلوبیت (حل کردن مشکلی مناسب برای مشتری)، زیستپذیری (ایجاد یک مدل کسب و کار که جواب بدهد)، امکانپذیری (داشتن تیم درستی که کارهای درستی انجام بدهد)، انطباقپذیری (مراقب محیط بیرونی بودن)
بنیانگذاران فکر میکنند ایدههایشان همان کسب و کار هستند؛ متاسفانه اینطور نیست. از میان ده شکست استارتاپ، چهار مورد از آنها به شکست ایده مربوط میشوند. |
زندگی برای بنیانگذارانی که این چهار عنصر مهم را میفهمند متفاوت است. شما بازاری را که به آن خدمت میکنید و افرادی که مشکلشان را حل میکنید میشناسید؛ همچنین مشکلی را که حل میکنید بهتر از هرکسی عمیقا میفهمید. همه اینها میزانی از اطمینان را به شما میدهد که مدل کسب و کارتان جواب خواهد داد و مشتریان برای محصول شما پول خواهند داد؛ درواقع، حتی مجبور نیستند آنها را متقاعد کنید که محصولتان مشکلشان را حل میکند. آنها این را فورا میفهمند و پاشنه در شرکت شما را از جا در خواهند آورد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.