نویسنده: ست گادین
مترجم: فاطمه علی پور تنگسیری
تعداد صفحات: ۲۴۳
عنوان انگلیسی: This is marketing
کتاب این است بازاریابی نوشتهی ست گادین با ترجمهی فاطمه علی پور تنگسیری توسط نشر آموخته منتشر شده است. امروزه به هر طرف که نگاه میکنیم پیامهای بازاریابی را میبینیم. از اولین خاطرههایتان تا چند ثانیه پیش، زیر هجمهی انبوهی از پیامهای بازایابی بودهاید. [موج این پیامها و تبلیغات چنان زیاد است] که ناخودآگاه به لوگوی برندها [و تبلیغات آنها] در گوشه و کنار خیابان توجه میکنیم، نوشتههای روی آنها را میبینیم و میخوانیم و زمان و پولمان را صرف چیزهایی میکنیم که بازاریابان برای گذاشتن آنها جلوی چشمانمان بودجهی زیادی هزینه کردهاند. بیشتر از اینکه در زندگی مدرنمان مناظری مانند دریاچه و جنگل ببینیم، با تابلوهای تبلیغاتی روبرو هستیم.
گادین در این کتاب تعریف دیگری از بازاریابی دارد. از نظر او، بازاریابی یعنی تعییر آفرینی. تغییر فرهنگ، جایگاه اجتماعی و ارتباط بین افراد. او بازاریابی را فعالیت سخاوتمندانهی کمک به دیگران برای حل مشکشان و تبدیل شدنشان به فرد دلخواهشان میداند. به باور او، بازاریابها نیاید از مشتریان استفاده کنند تا مشکلات شرکتشان را حل کنند، بلکه باید بازاریابی را برای حل مشکل مشتریان به کار برد.
ست گادین معتقد است که بازاریابی برای همه یعنی بازاریابی برای هیچ کس. اگر همه خوشحال باشند، پس هیچکس ناراحت نیست و ارزشی ندارد دربارهی کارتان با دیگران صحبت کنیم. با الگوگیری از مفهوم «کمینه محصول پذیرفتینی»، به ما نشان میدهد که چطور با انتخاب «کوچکترین بازار کارآمد» میتوانیم کسب و کاری موفق پایهگذاری کنیم و چگونگی عبور از شکاف بین پذیرندگان آغازین و بازار انبوه را با اشاره به نمونههای موفق به ما میآموزد.
کتاب این است بازاریابی برای کسانی است که برای رساندن صدایشان به گوش همه، دست به اقدام میزنند و صبر ایوب و جسارت عجیبغریب بودن دارند. اگر هنوز نمیتوانید کار باکیفیتی تحویل دهید، این کتاب کمک زیادی به شما نمیکند. اگر میتوانید، عالی است، ولی خوب است که بدانید امروز دیگران هم از عهدهی ارائهی کار باکیفیت برمیآیند. اگر گزینهی دیگری در کنار سایر گزینهها هستید، پس تعجبی ندارد که کالایی متوسط برای افراد متوسط بسازید.
اگر در میانهی راه دست از کار بکشید، هیچوقت فرصت جلب اعتماد بازار جدیدتان را پیدا نمیکنید، یعنی چیز جدیدی را امتحان کنید و وقتی فوری نتیجه نگرفتید، بروید چیز دیگری را امتحان کنید. باید همیشه در حال فکر کردن و آزمایش کردن باشید، زیرا تمام افراد جهان با هم متفاوت هستند و باید با آنها متفاوت رفتار کرد، باید آنقدر دقیق تماشایشان کنیم و به آنها گوش دهیم تا بفهمیم چه پیشنهادی را به چه کسی بدهیم.
چون بازاریابی سالیان درازی در بین ما انجام شده، آن را بدیهی فرض میکنیم. مانند ماهی که تا در آب است متوجه آن نیست، رخدادهای دور و برمان را نمیبینیم و متوجه نیستیم چگونه ما را تغییر میدهند. ست گادین معتقد است که زمان آن رسیده است که کار دیگری با بازاریابی انجام دهید تا همهچیز را بهتر کنید. تا عامل تعغییری باشید که دوست دارید در جهان ببینید. البته باعث پیشرفت کارتان هم میشوید، ولی هدفتان بیشتر خدمت به کسانی است که برایتان ارزشمندند.
[ اگر از مطالعهی مرور این کتاب لذت بردید، پیشنهاد میکنیم به مرور کتاب گاو بنفش هم سری بزنید. ]
بیوگرافی ست گادینست گادین متولد ۱۰ ژوئیه ۱۹۶۰ در مانت ورنون، ایالت نیویورک آمریکا است. او نویسنده، کارآفرین و سنخران است و در زمینهی کسب و کار فعالیت میکند. در دو رشتهی علوم کامپیوتر و فلسفه در دانشگاه تافتس تحصیل کرد و مدرک MBA خود را از دانشگاه استنفورد دریافت کرده است. پس از ترک شرکت اسپیناکر در سال ۱۹۸۶، از بیست هزار دلار پساندازش استفاده و شرکت محصولات ست گادین را، در آپارتمانی در نیویورک، تاسیس کرد که در اصل کارش بستهبندی کتاب بود. سپس با مارک هرست ملاقات و در سال ۱۹۹۵ شرکتی به نام یویوداین در حوزهی تبلیغات اینترنتی تاسیس کرد. پس از چند سال، کسب و کار بستهبندی کتابش را به کارمندانش فروخت و تلاشش را بر یویوداین متمرکز کرد. یویوداین از مسابقهها و بازیهای آنلاین برای بازاریابی شرکتها استفاده میکرد. گادین بیش از ۲۸ کتاب تالیف کرده است. کتاب گاو بنفش پس از ۲۳ بار چاپ در دو سال اول انتشارش ۱۵۰۰۰۰ نسخه فروخت. کتاب شیب از پرفروشهای بیزینسویک و نیویورکتایمز بود. از دیگر کتابهای او میتوان به مهرهی حیاتی، همهی بازاریابها دروغگو هستند، قبایل، همهی ما عجیب غریبیم و به جعبه دست بزن نام برد. کتاب این است بازاریابی آخرین کتاب اوست. گادین در سال ۲۰۱۸ وارد تالار مشاهیر بازاریابی انجمن بازاریابی آمریکا شد. |
چند نفر برای شروع یک تشویق ایستاده نیاز هست؟ در همایشهای تد، فقط به سه نفر نیاز است. اگر سه نفر برای تشویق بلند شوند، هزار نفر دیگر هم این کار را انجام خواهند داد. در تئاترهای برادوی، مهم نیست اجرا چه اندازه خوب باشد، برای اینکه همهی حضار تشویق ایستاده کنند، کافی است پانزده غریبه که در جاهای مختلف نشستهاند بلند شوند. و در مزرو، کلوپ فوقالعادهی جاز، احتمالا ممکن نیست. پس چه اتفاقی میافتد؟
بین تماشاچیها، چند غریبه وجود دارد. آنها را که اطرافمان هستند میشناسیم و به آنها احترام میگذاریم و اعتمادمان به این افراد با احساس عمیقمان برای همراه شدن با جماعت ترکیب میشود تا همه بلند شوند و تشویق کنند. اگر دوست داشته باشیم که یکی از «ما» باشیم و رهبر ایستاده باشد، خب، من هم میایستم.
از طرف دیگر، در سالنی پر از غریبه، تمایل ما به همرنگ شدن با جماعت کمی متفاوت است. در سالن تئاتر برادوی، کلاه توریستی میپوشم و گردشگرانی مانند من به همین روش پاسخ میدهند. سالن یک سوگیری دارد. و خلافش در بین هواداران متعصب جاز صحیح است. آنها میدانند که هواداران جاز در کلوپ تشویقهای ایستاده نمیکنند و تغییر سوگیری سالن دشوار است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.