نویسنده: دنیس هیگینز
مترجم: علی عبداللهی
تعداد صفخات: ۱۱۹
عنوان انگلیسی: The art of writing advertising conversation
کتاب مصاحبه با بزرگان تبلیغات مجموعه مصاحبههای دنیس هیگینز با نامداران صنعت تبلیغات که با ترجمهی علی عبداللهی توسط نشر سیته منتشر شده است. این کتاب دربرگیرنده مصاحبه با مشهورترین نویسندگان تبلیغاتی در جهان میباشد، مصاحبهکننده – دنیس هیگنز – که خود سردبیر مجله عصر تبلیغات (Ad Age) میباشد به خوبی از عهدهی این کار برآمده و بهترین سوالها را مطرح و جامعترین جوابها را دریافت کرده است و آن را با قلم شیوای خود به بهترین شکل به رشته تحریر درآورده است.
نگاهی گذرا به نام اشخاص مصاحبهشونده در کتاب مصاحبه با بزرگان تبلیغات خود بهترین دلیل برای مفید و موثر بودن مطالب آن در زمینه تبلیغات میباشد. اگرچه از انتشار کتاب مصاحبه با بزرگان تبلیغات چند دهه گذشته است ولی مطالب عنوان شده در آن فضا و شرایط تبلیغات در آن زمان، متاسفانه، بسیار شبیه به شرایط تبلیغاتی فعلی در کشور ما میباشد که به همین دلیل این مصاحبهها که مربوط به چهل سال پیش هستند انتخاب و چاپ شده است. ویلیام برن باخ، لئو برنت، جرج گریبین، دیوید اوگیلوی و راسل ریوز از جمله افرادی هستند که نظرات آنها در این کتاب مطرح شده است.
برای اغلب آدمها نوشتن کاری دشوار و گاهی غمانگیز است. راضی بودن از شغل نویسندگی معمولا غیرطبیعی به نظر میرسد. البته نویسندگان از این که نوشتهای داشته باشند لذت میبرند اما از اینکه مداد را برداشته و بر روی صفحات کاغذ جلو روند شاد نمیشوند. نوشتن همیشه با ترس همراه است و شروع آن تا حد ممکن به تعویق انداخته میشود. با پیچ و تابی که یک بازیکان بیسبال به بدن خود قبل از زدن ضربه به توپ میدهد مقایسه کرد. پنجرهها باز باشد یا بسته؟ قهوه خورده شود یا نه؟ ارتفاع صندلی کم باشد یا زیاد؟ به آشفتگی وضع اطاق توجه شود یا نه؟ با سر و صداهایی که میتواند موجب برهم زدن تمرکز فکری شود چه باید کرد؟
اعتشاش فکری دیگر بس است. زمان به سرعت در حال سپری شدن است و بیش از این نباید نوشتن را به عقب انداخت و اکنون وقت شروع کردن آن است. تمام این نابسامانیهای فکری و تجربیات آزاردهنده که معمولا با نویسندگی همراه است از ذهن وینست اگارا – مدیر مسئول مجله عصر تبلیغات گذشته بود وقتی که پیشنهاد مصاحبه با پنج نفر از بزرگان تبلیغات را به دنیس هیگینز سردبیر مجلهی خود، میداد.
یلیام برن باخ، لئو برنت، جرج گریبین، دیوید اوگیلوی و راسل ریوز، پنج نفری که همه آنها به عنوان مشاهیر این رشته برگزیده شدهاند. مصاحبهای که خوانندگان را از چگونگی آماده شدن این بزرگان برای نوشتن متنهای تبلیغاتی آگاه میسازد و اینکه چگونه میتوان تجربیات خود را در اختیار نویسندگان جوان و مشتاق این حرفه قرار دهند تا در آینده موفق باشند. و این چنین شد که دنیس هیگینز با انبوهی از سوالها و یک دستگاه ضبط صوت راهی شکار این قهرمانان شد. کتاب مصاحبه با بزرگان تبلیغات ماحصل آنچه که از این جلسات سربرآورده است.
[ اگر از مطالعهی مرور این کتاب لذت بردید، پیشنهاد میکنیم به مرور کتاب رازهای تبلیغات هم سری بزنید. ]
آقای گریبین، چطور شد که نویسندهی آگهی شدید؟ من در دانشکدهی روزنامهنگاری دانشگاه «ویسکانسین» درس میخواندم و دانشجوی نسبتا خوبی هم بودم، اما سال دوم احساس کردم که به انگلیسی خیلی علاقه دارم. بنابراین به «استانفورد» رفتم و لیسانس انگلیسی گرفتم، سپس به دیترویت بازگشتم. فکر میکردم که آنها دیگر تمایلی به کار من در روزنامه ندارند، ولی اینطور نبود.
بعد چه کار کردید؟ من چنان روحم از کار تبلیغات بیخبر بود که حتی نمیدانستم کسانی هستند که آگهی مینویسند و از این راه نان میخورند؛ اما یکی از دوستانم به من پیشنهاد کرد که آگهی بنویسم؛ من هم به دنبال کار گشتم. به برخی از آزانسهای دیترویت سر زدم – یادم هست که «کمپبل – اوالد» هم یکی از آنها بود – ولی نتوانستم از اتاق پذیرش فراتر بروم. سپس به فروشگاه «جی. ال. هودسون» رفتم که سوپرمارکت بسیار بزرگی بود – یکی از بزرگترین سوپرمارکتهای جهان – و سرانجام آنجا کاری پیدا کردم. آن زمانها کمتر کسی با داشتن درجهی دانشگاهی، در سوپرمارکت درخواست کار میداد. اتفاقا من جزو «انجمن فارغالتخصیلان دانشگاهی» هم بودم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.